August 22, 2004

عکس : دوست داشتنی یا حسرت بار ؟

امشب وقتی داشتم آلبومی از عکسهای خانوادگی را ورق می زدم چیزهایی توی عکسهای دیدم که قبلا نمی دیدم.
همیشه نگاهم به عکس مثبت بود. از عکسهای خانوادگی گرفته تا عکس های ژورنالیستی و غیره. اما امشت کمی از عکس بدم آمد. یا لا اقل از عکس های خانوادگی. همیشه وقتی دور هم جمع می شویم اصرار داریم دوربینی هم باشد و از هر چیزی عکسی گرفته شود؛ غافل از آنکه وقتی چند سال بعد آن عکس ها را می بینی جز حسرت و اشک و آه چیز دیگری باقی نمی ماند.
حسرت آدمهایی که دیگر نیستند و جایشان خالی است و دیگر هیچگاه هم پر نمی شود. حسرت چین و چروک هایی که امروز روی صورت آدمهای توی عکس افتاده. موهای سفیدی که توی سرشان پیداشده. و شاید از همه مهمتر که مجموعه ای از همه اینها نیز هست خاطرات و احساسات نوستالژیک نسبت به روزهایی است که این عکس ها تنها یک فریم از آنهاست.
این فلسفه عکس است. هنری که تو را، اطرافیانت راوخلاصه همه دنیا را در روزهای گوناگون تاریخ ثبت می کند. می توانی به چند صحنه از روزهای گذشته ات رجوع کنی ولی افسوس که این رجوع همیشه پر از حسرت است. حسرتی که امروز و فردا نیز نمی شناسد؛ امروزبرای سالیان قبل و سالیان بعد برای امروز.
یاد اصغر بیچاره ( عکاس معروف و کهنسال ایرانی ) می افتم و با خودم فکر می کنم او که تمام عمرش را با عکس گذرانده، هر روز چند بار با دیدن آن عکس ها یک آه از ته دلش می کشد؟

August 21, 2004

سینما در تلویزیون

برنامه سینما 4 پس از پایان سومین سری خود حالا با تغییراتی نسبتا زیاد وارد چهارمین سری خود می شود. سینما 4 که پایه گذار آن "محمد حمیدی مقدم" ( سازنده مجموعه سینما 1 که در پنج شنبه ها روی آنتن شبکه 1 می رود ) است حالا در سری چهارم به دست "علیرضا شجاع نوری" افتاده. شجاع نوری سابقه بازی در فیلم روز واقعه و تهیه کنندگی چند اثر سینمایی از جمله فرش باد را در کارنامه دارد و در حال حاضر در موسسه "رسانه فیلمسازان" در کنار تعدادی دیگر از سینماگران ایرانی حضور دارد.
سینما 4 در سری جدید تخصصی تر شده و در هر برنامه به بررسی یک "ژانر" می پردازد. برنامه آغازین سری جدید با فیلم "contact" اثر "رابرت زمه کیس" آغاز شد و در قسمت دوم آن نیز - که با یک هفته تأخیر پخش شد - فیلم "خط قرمز باریک" از نمایش داده شد.
حضور چهره های سینمایی در تلویزیون در چندسال اخیر است که زیاد دیده می شود. داریوش مهرجویی در مقام کارگردان فیلم - سریال "مهمان مامان" را ساخت، وحالا هم شجاع نوری به همراه گروهی دیگر از سینما به تلویزیون آمده تا جدیدترین سری مجموعه سینما چهار را تولید کند. پیش از اینها نیز ابراهیم حاتمی کیا،کمال تبریزی و علی شاه حاتمی آثاری را یرای تلویزیون ساختند.

August 20, 2004

نشریات پایدار: چیزی مثل رؤیا !

روزنامه خوب کم نداشته ایم. روزنامه خوب کم هم نداریم. مجله خوب هم همینطور. بطور کلی در حیطه نشریات بویژه در چند ساله اخیر چهر های زیادی پا به این عرصه گذاشته اند که برخی از آنها استعدادهای درخشانی هستند.
اما مشکل بزرگ در تداوم فعالیت مطبوعات در ایران است. مطبوعات به دلایل متعدد، از قبیل اتفاقات مترقبه(!) و غیر مترقبه(!!!) از ادامه راه باز میمانندوتنها طیف خاصی از نشریات به دلایل کاملا خاص سالهاست که در عرصه مطبوعات باقی مانده اند. آنها که مانده اند یا تریبون گروه های خاص سیاسی هستند و یا کبریت های بی خطری که در طول این سالها به هیچکس آسیبی نرسانده اند. روزنامه هایی مثل : کیهان، جمهوری اسلامی، اطلاعات و ... . در این بین معدود نشریاتی خوب و درست و حسابی نیز البته میتوان یافت که شاید ماهنامه سینمایی فیلم با 22 سال فعالیت معتبرترین آنها باشد.
در طول چند سال اخیر و با باز شدن فضای مطبوعاتی و اندکی آزادی بیان، به دلیل عدم وجود آزادی پس از بیان نشریات بسیار زیادی توقیف شده اند که از درخشان ترین ها میتوان به روزنامه جامعه ( که روزنامه نگاری خشک پیش از خود را متحول کرد ) نام برد. این توقیف ها حتی گریبان روزنامه ای چون آفتابگردان ـ که در زمان خود حرکتی ویژه به حساب می آمد ـ را نیز گرفت. آفتابگردان، اولین روزنامه کودکان و نوجوانان ایران بود که پس از توقیف آن گروه نشریات ابرار با انتشار گنبود کبود نتوانست حتی ذره ای جای خالیش را پر کند.
در بعد دیگر گهی خود مدیران نشریات به دلایلی از ادامه انتشار آنها جلوگیری کرده اند. مرحوم "کیومرث صابری فومنی" این کار را با گل آقا کرد و "نادر داوودی" نیز در اوج محبوبیت هفته نامه تماشاگران - که عده ای آنرا یک انقلابی مطبوعاتی می دانستند - دیگر آن را منتشر نکرد.آخرین نمونه نیز توقف انتسار روزنامه جمهوریت تحت فشارهای شدید است.
امروز اما با فروکش کردن موج نوشتن مقالات تند سیاسی نشریات - البته با خود سانسوری - شاهد ثبات بیشتری هستند. و در این بین شرق به دلیل قدرت ژورنالیستی زیاد و هدایت شدن توسط تیمی خوب و منسجم بهترین گزینه است. هر چند شرق نیز توقیفی چند روزه را در کارنامه خود دارد، اما گمان نمی رود که این نشریه که آن را وابسته به چهر های مرکزی "حزب کارگزاران سازندگی" می دانند با توفیق دائم مواجه شود.
باید دید آیا می توانیم 10 سال یا 20 سال دیگر هم روزنامه شرق یا مجله هفت بخوانیم یا نه؟ آیا نشریات خوب و استانداردی که امروز منتشر میشوند نیز به سرنوشت قبلی ها دچار میشوند؟

August 16, 2004

صفحه های بی خط!

هجوم آوردند و فضای اینترنت را متحول کردند. آنها در همان تک صفحه های ساده حرف هایشان را نوشتند. حرف های سهل و شاید هم سهل و هم ممتنع. آنها خیلی وقت است که آمده اند و بخش وسیعی از فضای وب را تسخیر کرده اند. وبلاگ هایی که فریاد های جوانانی که دز کنار چت کردن و وبگردی حرف هایی هم دارند. حال گیرم که این فریاد ها در این فضاو این هجمه روز افزون سایت های ریز و درشت به گوش کسی نرسد. آنها آمده اند و می خواهند حرف بزنند!
"کاغذ بی خط" هم یکی از همان وبلاگ های ریزودرشت گوشه و کنار وب است که نامش هم ادای دینی است به آخرین فیلم "ناصر تقوایی" و هم شاید اشاره ای است به فضای خود وبلاگ ها.
وبلاگ ها در میان خود خوب و بد دارند. ازمیان آنها هم میتوان مقالاتی فوق العاده بیرون کشید و هم خاطرات چندش آور عده ای که قصد جبران کمبودها و کمپلکس هایشان را در اینترنت را دارند. به هر حال همه مثل هم فکر نمی کنند. والتر لیمپن می گوید : "وقتی همه مثل هم می اندیشند، هیچ کس نمی اندیشد." کاغذ بی خط سعی می کند جزو خوب ها باشد.