October 26, 2007

روز نوشت های ... (26)

ساعت الان ده و پنج دقیقه صبح جمعه است و من دارم پست روز پنجشنبه را می نویسم! هر کس بخواند با خودش می گوید : « نمردیم و معنی به روز(!) رسانی رو هم فهمیدیم ». شماره جدید ماهنامه سینمایی فیلم و شماره جدید ماهنامه هفت منتشر شدند. شماره جدید فیلم مجموعه مقالاتی دارد در باره سری فیلم های بورن و آپارتمان ( بیلی وایلدر ) و نقدهایی بر فیلم های ایرانی ضعیف دست های خالی و خدا نزدیک است و گفتگو با کارگردان فیلم مسیح، نادر طالب زاده. هفت هم گفتگویی دارد با پرویز کلانتری، کیومرث پور احمد، ناصر نظر و امیر کوهستانی و مهین صدری. به همراه دو گفتگو با کلود شابرول و استیو کوگان. از نوشته های هادی چپردار خبری نیست، و حمید رضا صدر مقاله ـ مثل همیشه ـ فوق العاده ای درباره کلود شابرول دارد. در کل، بد نیستند. مخصوصا هفت که همیشه خواندنی است.
اما دیروز صبح ( یعنی پنجشنبه ) بهروز افخمی مهمان برنامه مردم ایران سلام بود و با حرف هایش در باره داستان گویی و روایت نزدیک بود ذوق مرگم کند. درست همین بحثی که چند روز پیش در یکی از این پست ها داشتم را بهروز افخمی مطرح کرد و رک و راست گفت : « او کسی که دنبال بیان حرف های سیاسی یا عقاید خودش هست بره مثلا سخنرانی کنه. » ( نقل به مضمون ). جمله ای هم از کوندرا آورد که : « داستان فقط باید به چیزهایی بپردازد که جز داستان در هیچ قالب دیگری قالب ارائه نیستند. » ( باز هم نقل به مضمون ) می دانیم که افخمی فیلم ها تبلیغاتی محمد خاتمی و مهدی کروبی را در انتخابات ریاست جمهوری ساخته، اما حساب فیلم تبلیغاتی متفاوت است و افخمی خوب این تفاوت ها را می داند. البته خیلی از حرف هایش در همین بحث داستان گویی هم به نظرم چندان صحیح نیامد، اما بطور کلی جالب بود و اصولا بهروز افخمی شخصیت جالب و دوست داشتنی است. با اینکه می دانم این وبلاگ را نمی خواند دلم می خواهد از همین جا بگویم : « متشکریم آقای افخمی! به خاطر جهان پهلوان تختی، و به خاطر شوکران »

No comments: