September 11, 2005

جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر؛ به پرده نگاه کنیم !

"در چند روز اخیر عده ای از اهالی سینما به عدم کاندید شدن فیلم حکم در جشن خانه سینما و در مقابل حضور فیلمی چون دوئل در این جشن انتقاد کرده اند، حال آنکه این گونه داوری ها نکته تازه ای نیست."
در میان برنامه ها و مراسمی که در ایران به اهدای جایزه می پردازند دو جشن و برنامه شاخص تر از دیگران بوده و از اعتبار بیشتری برخوردارند : "جشنواره بین المللی فیلم فجر و جشن خانه سینما."
اولی را دولت در نمادین ترین ایام انقلابی در سال ( دهه فجر ) برگزار می کند. یک فستیوال به تمام عیار در عرض ده روز که هیات داورانش کم تعدادش هر سال از میان هنرمندان، مسئولان سینمایی و بعضا منتقدان انتخاب می شود. جشنواره فیلم فجر به دلیل آنکه توسط دولت اداره می شود متهم به نگاه دولتی در مقوله سینما است. تحریم آثار سینمایی که در تعریف های رایج غیر خودی تلقی می شوند و تحریم افراد در اهدای جایزه و مسائلی از این دست بر این نظریه دامن می زنند. آخرین نمونه های چنین مسئله ای را شاید بتوان در جشنواره بیستم یافت. جایی که فیلم پند آموز ـ و البته خوش ساخت و قوی ـ "من، ترانه، پانزده سال دارم" جایزه می گیرد ولی فیلم های ناصر تقوایی ( کاغذ بی خط ) و ابراهیم حاتمی کیا ( ارتفاع پست ) جایزه ای نمی گیرند. در نهایت به فیلم تقوایی جایزه ویژه جشنواره تعلق گرفت و فیلم حاتمی کیا هم برنده جایزه بهترین بازیگر زن نقش دوم برای گوهر خیر اندیش شد. پس از جشنواره تقوایی در حرکتی معترض جایزه اش را برای مسئولان جشنواره پس فرستاد.
اما در این بین جشن خانه سینما به دلیل اداره شدن توسط خود اهالی سینما و داوری اصناف سینمای ایران از این اتماهات مبری تر است، هر چند که دامانش کاملا هم پاک نیست. همانگونه که مسئولان سینمایی کشور برای خودشان معیارهای ویژه ای دارند که به جایزه گرفتن برخی و جایزه نگرفتن دیگری منتهی می شود، اصناف سینمای ایران و هنرمندان این عرصه نیز بعضا معیارهای فرا متنی دارند که در آراء ایشان کاملا مشهود است. ایستادن در مقابل بعضی از تصمیماتی که سال قبل در جشنواره فجر در مورد آثار سینمایی گرفته شده و باز هم مسئله تحریم افراد و جریانات از معیارهای فرامتنی آنان محسوب می شود. نمی توان فراموش کرد نگاه کاملا فرامتنی جشن ششم را که در حالی نام هدیه تهرانی برای بازی فوق العاده اش در کاغذ بی خط در میان نامزدها به چشم نمی خورد که فاطمه معتمد آریا برای بازی معمولی اش در فیلمی مثل "دختر شیرینی فروش" کانید دریافت تندیس سینمای ایران بود(!).
جشن خانه سینما که به اسکار ایرانی شهرت دارد در مورد چنین مسائلی نیز در حال نزدیک شدن به اسکار است. زیرا عده بسیاری اسکار را نیز به اهدای جوایز با معیارهای سیاسی خاص محکوم می کنند. به عنوان نمونه اینکه مارتین اسکورسیزی تا کنون جایزه بهتری کارگردانی را نبرده است(!!!)
جشنواره ها و مراسمی از این دست توسط انسان اداره می شود. انسانی که نمی تواند نگاه ها و علایق سلایق فردی اش را در انتخاب هایش نادیده بگیرد. این اما توجیهی برای این قبیل رفتارها نیست زیرا نقطه آرمانی این داوری ها نیز زمانی رقم خواهد خورد که داوران تنها چشم به پرده بدوزند و بس.

No comments: